لیلی حاجی آقایی

خیلی قدرتمندانه و  آراسته در اتاقی که پنجره هایش به سوی آسمان خراش ها و برج های تجاری است ، روی مبلی چرمی با کت و شلواری آبی _سورمه ای و زبان بدنی ای با خود پنداره ی مبتنی بر احساس خود بزرگی و صورت  همستری ،همان حیوان از خانواده ی موشان‌ که همه چیز خوارند، حتی هم نوع خوار و حتی مدفوع خوار ! با قدرت تکیه داده است.
آمده است که همگان را وسوسه کند و به نوعی دنیا را به هم ریزد .هویت اش گویای عصر پست مدرنی است.جامعه ای که "لیوتار" به آن جامعه ی مصرفی، جامعه ی رسانه ها می گوید.جامعه ای که در آن "پول" مسئله بزرگ زندگی روزمره شده و چونان پدیده اجتماعی کامل که کل جامعه و نهاد های اش را در بر می‌گیرد، قابل بررسی است.
زیمل ، در کتاب فلسفه پول ،از رویکرد اقتصادی صرف نسبت به پول فراتر می‌رود و به جنبه های اجتماعی و فرهنگی آن تمرکز می کند.
از منظر زیمل، پول در جهان جدید به عنصری معنابخش به زندگی انسان تبدیل شده است.اگر در جهان سنتی خدا عنصر معنابخشی به زندگی بود،امروز این پول است که از چنین کارکردی برخوردار شده است.
پول ابزاری برای هم طراز کردن ،سنجیدن انسان ها و تبدیل کیفیت به کمیت شده است.
پول بر باورها ،ارزش ها و احساسات انسان ها تاثیر می گذارد و زیست جهان فکری انسان معاصر هم بازاری و پولی شده است و پول به تمامیت جنبه های زندگی از جمله عشق ، مذهب، مقدسات، آموزش ،قدرت و تفریحات سرایت کرده است.
مایکل سندل ، در مقاله " آن چه نمی توان خرید" از بازاری شدن زیست جهان انسان معاصر سخن می گوید. جامعه ی سندل ،جامعه ای است که همه چیزش قابل فروش است و انسان به انسان اقتصادی تبدیل شده و اخلاق به حاشیه می رود .
حال در دنیای دیجیتالی ،دنیای داده ها و رسانه های اجتماعی و وب سایت ها و تلفن همراه که به فرد چنین القا می شود، "هر آنچه را که می خواهی می توانی انجام دهی و یا داشته باشی" ،پول دیجیتالی یا رمز ارزها جایگاه تعیین کننده ای در تغییرات اجتماعی دارند. بطوریکه در بستر پول مدرن ،کنشگران بصورت عاملان خودمختار و آزاد به دور از سیطره قدرت حاکمان که در تقسیم و توزیع عادلانه پول و امکانات رفاهی توانمندی ندارند، به دنبال آن هستند و اینجا و اکنون و در آینده ای بسیار نزدیک، رمز ارزها که گونه ای پول دیجیتالی هستند فارغ از خوش آمدن یا بد آمدن ما و یا هر گونه تفسیر ما    در زندگی ما نقش عمده ای خواهند داشت.
اگر چه به دلیل فراگیر شدن رمز ارزها و درآمد مالی بسیار زیاد آن ،اکثر افراد فکر می کنند که با خرید آن ها به راحتی ثروت زیادی در مدت کوتاهی کسب می کنند و وقتی وارد دنیای پیچیده پول دیجیتالی می شوند، اگر به دانش تخصصی آن مسلط نباشند تمام دارایی خود را از دست می دهند.
  حال که موج بازی همستر کامبت (Hamster Kombat) ستاره‌ ی نوظهور در دنیای بازی‌های کریپتویی تلگرامی در ایران  فزونی گرفته و عده ای اشتیاق بی حد مردم را به این بازی ، ناشی از ترک تازی تورم و گرانی و کسب ثروت از مسیر رانت برای عده ای خواص و بی قدرتی مردم برای داشتن پول و عده ای به راحت طلبی ایرانیان در کسب دارایی و لذت طلبی آنان و برخی تاثیر تبلیغات صنعت رسانه ای و سایر موارد می دانند، باید اذعان داشت که،فارغ از تمامی دلایل ، پول و مقا‌ومت برای حفظ پول به قول مارکس ، این انتزاعی ترین و مجازی ترین کالای جهان و انباشت آن و دستاوردها از هر طریقی، به یک ارزش تبدیل شده است ، ارزشی که وسوسه برانگیز است. وسوسه ای که به ایرانیان می گوید : به‌ دور از تمنا و خواست از حاکمیت و نظام بانکداری معیوب ، در یک فضای دموکراتیک هر چقدر می خواهی بازی کن و سکه بگیر و ثروت مجازی کسب کن! ثروت ، همان ابزار رفاه و کامیابی.
به نظر می رسد تخیل اش هم خوشایند است ! حتی برای بازی ای که بی هویت است ، آینده ای مبهم دارد ، سازندگان آن مشخص نیستند و امنیت‌ و هدف فعالیت آن معلوم نیست و حتی این‌نگرانی وجود دارد که نوعی کلاهبرداری یا ترفند خطرناک باشد .
وقتی در یک‌جهان کازینویی زندگی می کنیم ، گویا همه نوع شرط بندی ،سرگرمی و قمار پذیرفتنی است و انسان معاصر با زیست جهان پولی تن به قمار می دهد !